رازهاي موفقيت
رازهاي موفقيت
رازهاي موفقيت
روز اول
نق زدن تنها تو را خسته تر مي کند و نمي گذارد کار را درست انجام دهي.
اما اگر با موفقيت مانند يک دوست رفتار کني.
مثل سگ همه جا به دنبالت خواهد بود.
روز دوم
نه به صرف اين که ناچاري انجام دهي.
بايد به کارت ايمان داشته باشي. يک جريان آب ضعيف، تنها نيمي از باغچه را آبياري مي کند.
روز سوم
اگر مي خواهي چيزها را بهتر از خودشان تبديل کني، با آن ها همان گونه که هستند مواجه شو.
روز چهارم
روز پنجم
تلاش کن، اما نتايج کار را واگذار تا با هم کار بيايند
براي ابر چه فرقي مي کند باد از کدام سو بوزد.
چرا وقتت را براي چيزي که در کنترل تو نيست، تلف مي کني؟
روز ششم
بلکه بپرس: چه کاري به نفع همه است؟
اگر به فکر منافع ديگران باشي، ديگران در کنارت کار خواهند کرد و کمکت خواهند کرد تا موفق شوي.
روز هفتم
پرسش درست اين است که: چه کاري به نفع همه است؟
خانه زماني مستحکم خواهد شد که همه ي ديوارهايش استوار باشند.
روز هشتم
انسان وقتي شنا ياد مي گيرد که از فرو رفتن در آب نترسد.
روز نهم
بايد ابتدا تصوير واضحي از نقشه ي کار داشته باشي.
آن گاه، همان طور که در باد شديد، نخ بادبادک را محکم نگه مي داري،
بايد هدفت راهم به همان محکمي نگه داري.
روز دهم
دلسرد نشو. همه چيز اين دنيا همين طور است، خصوصا اگر ارزشمند باشد.
لاجرم خود حبابي بيش نبود، زيبا اما تو خالي.
روز يازدهم
روز دوازدهم
خود را وادار به انجام کارهايي کن که برايت مشکل اند. سپس آنها را با جديت انجام بده.
بعد از مدتي خواهي ديد که اراده ات همانند گرزي فولادي سخت و درخشان شده است.
روز سيزدهم
کارهايت را هم اگر با انرژي انجام دهي، شفاف و زيبا خواهند شد.
روز چهاردهم
اين را بدان که همواره حقيقتي تازه در انتظار کشف شدن است. بدون احساس وجود اين حقايق، کريستف کلمب هرگز به آمريکا نمي رسيد و گراهام بل تلفن را اختراع نمي کرد
روز پانزدهم
اگر شعاع انرژي ات را مانند ذره بيني که نور خورشيد را متمرکز مي کند، روي موانع تمرکز دهي،
هر مانعي که سر راهت باشد خواهد سوخت.
روز شانزدهم
چرا به چيزي که ديروز اتفاق افتاده، يا انجام شده فکر مي کني؟
زندگي رودخانه اي است که مدام به سمت آينده در جريان است.
هيچ قطره اي از آن دوبار از زير يک پل رد نمي شود کار را با روشي تازه انجام بده، بهتر از هميشه
روز هفدهم
روز هجدهم
سعي کن هرگز در جانزدني. هر روز از زاويه اي تازه به کارها نگاه کن.
زندگي يک صحنه ي پر از ماجراست.
به اطرافت نگاه کن: نشانه هاي زيبايي وجود دارند که به کشفيات تازه اشاره مي کنند.
روز نوزدهم
وجود رنگ هاي تيره در يک تابلوي نقاشي.
نشانه ي افسردگي نقاش آن تابلوست.
رنگ هاي روشن، حاکي از وجود روشنايي و انرژي در زندگي نقاش آن تابلوست.
هر کاري را با شادي انجام بده، تا ديگران هم شاد کني.
روز بيستم
اگر هر بار که تاب مي خوري احساس شگفتي کني، لذت تاب خوردن را احساس خواهي کرد.
در زندگي هم هر بار که کاري را انجام مي دهي، از انجام آن شگفتي احساس کن.
روز بيست و يکم
خانه آتش گرفت!
آيا به مهمان هايت خواهي گفت:
اين طوطي نمي فهمد چه مي گويد؟
روز بيست و دوم
حقيقت مانند دانه ي بادام است،
و عقايد پوسته ي آن دانه ي بادام هستند.
اگر به دنبال حقيقت هر چيز هستي، بايد پوسته را بکني، تا خود دانه را ببيني.
روز بيست و سوم
آيا به ديگران کمک مي کند؟
روز بيست و چهارم
روز بيست و پنجم
ذهنت را روي راه حل ها متمرکز کن.
براي بيرون آمدن از يک اتاق بايد در را پيدا کني، نه اين که به ديوارها فکر کني.
روز بيست و ششم
روز بيست و هفتم
با اين کار توجه ديگران را به اشتباهاتت جلب خواهي کرد. تلاش کن که بهترين را انجام دهي. آن گاه لبخند بزن و حرکت کن. تنها خداوند کامل است.
روز بيست و هشتم
روز بيست و نهم
روز سي ام
روز سي و يکم
زيرا غرور ميکروبي کشنده است.
غرور به تدريج عقل را زايل مي کند و باعث مي شود هيچ کاري را به درستي انجام ندهي.
منبع: نشريه راه کمال شماره 37
/ج
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}